لزوم دورکردن کودکان از وسایل دیجیتال
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۶۶۳۲۵
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: ایجاد زندگی سرشار از زندگی تعاملی، دور کردن وسایل دیجیتال از کودک و والدگری باید در تقابل با دایهگری رسانهای مورد توجه قرار بگیرد.
به گزارش مهر، نخستین نشست پنجمین همایش سواد رسانهای به مدیریت بهاره نصیری عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و آمنه بختیاری با عنوان «کودک و والدگری در فضای مجازی» برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این نشست بهاره نصیری عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: والدین باید در گام اول به این نکته توجه کنند که دیگر امکانپذیر نیست که فرزندان را با رویکرد فضای زندگی در دنیای مجازی محروم کرد، بلکه باید به سمت و سوی دانش و استفاده مطلوب از این فضا در حرکت بود.
وی درباره «دایهگری دیجیتال در خانواده» گفت: کودکان مظلومترین و بیدفاعترین مخاطبان رسانه هستند و در این راستا والدین سه نوع رویکرد در مواجهه رسانهای فرزندانشان با فضای مجازی دارند، برخی معتقدند حضور در فضای مجازی اجتنابناپذیر است و آن را میپذیرند، برخی معتقدند باید آنها را به آگاهیهای رسانهای مجهز کرد و برخی نیز معتقدند باید آنها را از این فضا دور کرد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: بنا بر توصیههای آکادمی کودکان آمریکا، کودکان پیش از ۱۸ ماهگی نباید به رسانههای دارای صفحه نمایشی دسترسی داشته باشند. این در حالی است که کودکان ۱۸ تا ۲۴ ماه اجازه دارند گاهی همراه با والدینشان برنامههای باکیفیت ببینند، چرا که دسترسی پیش از موعد به رسانهها به سلولهای مغزی آنها آسیب میزند و در آینده صدمات جبرانناپذیری برای آنها متصور شدهاند.
نصیری به والدگری یا دایهگری دیجیتال اشاره کرد و گفت: دایهگری دیجیتال به سبکی از مراقبت گفته میشود که وسایل دیجیتال، جایگزین روابط فعال کودک با محیط و والدین میشود و کودک بیشتر ساعات بیداری خود را در مجاورت مداوم با انواع صفحه نمایش و دستگاههای دیجیتالی میگذارد. کودکانی که از سنین بسیار پایین روزانه ساعات طولانی در معرض مستقیم انواع رسانهها هستند. در این سبک از مراقبت، کودک مورد غفلت واقع شده و در مجاورت مداوم با دستگاههای دیجیتالی به سر میبرد و جنبههای مختلف تحول او دچار وقفه میشود. فرصت تعامل با مادر یا مراقبتکننده را از دست داده و تجربیات غنی محیطی را که برای رشد بههنجار اجتماعی و کشف دنیای پیرامون ضرورت دارد، از دست میدهند.
وی ادامه داد: برخی ویژگیهای دایهگری دیجیتال شامل استفاده از صفحه نمایش به عنوان پسزمینه که عدم برقراری ارتباط چشمی با کودک هنگام شیر دادن، غذا دادن و … باعث میشود کودکان نیز از آنها تقلید کنند. همچنین استفاده از صفحه نمایش و مجموعه ابزارهای مراقبت از کودک به کودک آسیب میزند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: گاهی مادر در آشپزخانه است و گوشی را در اختیار کودک میگذارد تا به کارهایش برسد، اما در آن موقعیت ممکن است، کودک به فایلهای نامناسب دسترسی پیدا کند. استفاده از صفحه نمایش به عنوان پستانک دیجیتال ویژگی دیگری است که والدین در هنگام بیماری یا ناراحتی کودک در اختیار کودک قرار میدهند و کودک با آن آرام میگیرد و کودکان از آنها این عادت را میآموزند. گاهی والدین از تماشای صفحه نمایش گوشی به عنوان عامل مشوق یا مراقبت یا حواسپرتی کودک، حتی در تسهیل کردن غذا دادن به بچه، گرفتن ناخن و … استفاده میکنند. اینها باعث عملکرد نامناسب مغزی و کاهش تعامل با دوستان، خواهر و برادر میشود و بخشی از پژوهشهای دنیا نشان میدهد که کودکانی که ساعات طولانی به صفحه نمایش خیره میشوند، از نشانههای اولیه اوتیسم است. اوتیسم، منجر به رفتارهای تکراری میشود و بخشی از این اختلال ناشی از مواجهه با دستگاههای دیجیتال است.
وی درباره کوچ از مدل فرهنگی طبیعی به مدل فرهنگی رسانهای گفت: یکی از مهمترین مؤلفههایی که به طور بنیادین موقعیت پیشرسانهای شده را شکل میدهد، حذف جایگاه طبیعت از زندگی است و طبیعت به حاشیه رانده میشود و رسانه جای طبیعت را میگیرد و انسانها در اسارت رسانه قرار میگیرند. والدگری در موقعیت طبیعی با والدگری در موقعیت رسانهای شده، دو شیوه فرهنگی متفاوت و متضاد از والدگری را شکل دادهاند. در حال حاضر دانش تجربی و تئوریک لازم برای فهم اینکه چگونه از مدل فرهنگی طبیعی به مدل فرهنگی رسانهای در حال کوچ کردن هستیم، در اختیار نداریم، اما شاید افرادی که در هر دو فضا هر دو مدل را تجربه کردهاند تا حدودی بتوانند برخی از مختصات را بیان کنند.
نصیری با اشاره به فهمپذیر کردن موقعیت کودکی در جهان رسانهای امروز از سوی والدین گفت: فضای مجازی به عنوان فضای دوم زندگی امری اجتنابناپذیر است. فضای حاکم بر انسان در پرتو اینترنت، دارای مختصاتی است که بشر در دوره ما قبل مجازی شدن آن را تجربه نکرده است. فرزندان ما هم در این فضای جدید زیست میکنند، بازی میکنند و بخش عمدهای از فعالیتهای هویتبخش خود را در فضای دوم زندگی دنبال میکنند.
وی افزود: والدگری در این فضا را نمیتوان بدون لحاظ کردن واقعیتهای نظام ارتباطات برخط صورتبندی کرد. والدین باید در گام اول به این نکته توجه کنند که دیگر امکانپذیر نیست که فرزندان را با رویکرد فضای زندگی در دنیای مجازی محروم کرد، بلکه باید به سمت و سوی دانش و استفاده نامطلوب از این فضا در حرکت بود. تهدیدها و فرصتها را نیز باید طبق مؤلفههای هویتبخش فرزند در فضای اول واقعی و فضای دوم مجازی درک کرد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: ایجاد زندگی سرشار از زندگی تعاملی، دور کردن وسایل دیجیتال از کودک و والدگری در تقابل با دایهگری رسانهای از جمله راهکارهایی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
سواد رسانهای در هر سن و فرهنگی متفاوت است
در ادامه سیدمحسن بنیهاشمی عضو هیأت علمی دانشگاه سوره درباره «علوم اعصاب شناختی و سواد رسانهای کودکان» گفت: علوم شناختی، امروزه بسیار رایج شده است. رسانهها در مغز ما درک میشوند و اگر به این سوال مهم فکر کنیم که رسانه چگونه بر مخاطبان خود اثر میگذارد؛ بخش سواد رسانهای برای ما قابل تصور خواهد بود؛ بنابراین باید در ابتدا ببینیم؛ رسانهها در هوش و چشم دریافت و در مغز درک، پردازش و ذخیره میشوند.
وی افزود: مغز هم فرمانده است و هم سرباز، هم مهندس ارشد است و هم کارگر جز، هم دستوردهنده است و هم عملکننده و هم معلم است و هم یادگیرنده. هم سواد رسانهای را میآموزد و هم آموزش میدهد.
عضو هیأت علمی دانشگاه سوره با اشاره به نگاه کارکردی به دستگاه اعصاب در عرصه رسانهها گفت: میانجیهای عصبی هورمونهای خاص دستگاه اعصاب هستند که با آنها شاد، پرخاشگر، غمگین و … میشوید. دوپامین، سروتونین و نوراپینفرین از جمله هورمونهایی هستند که در برابر احساسات گوناگون ترشح میشوند و یکی از مهمترین عاملهای کنترل رفتار توسط مغز ناقلها یا میانجیهای عصبی هستند. مناطق مغزی و نیمکرههای مغزی نیز از بخشهای دیگر اعضای هستند. نیمکره راست محل فرایندهای فکری کلینگر و شهودی بوده، اما نیمکره چپ محل تفکر تحلیلی و منطقی است و اگر رسانهها آن را بلد باشد، کار تمام است؛ بنابر این با دو حس بینایی و شنوایی در رسانهها کار داریم و تنها چیزی که غیر از این دو در رسانهها وجود دارد، ویبره موبایلتان است که آن را حس میکنید.
بنیهاشمی با اشاره به مرکز فوق فرماندهی به نام PFC در مغز گفت: هیجان، انگیزه، رفتار، حافظه بلندمدت، دستگاه اتونومیک و کنترل غدد درونریز، هیجانات مهمی مثل لذت، خشم، ترس، استرس، رفتارهای هیجانی جنسی ما در دوران کودکی و نوجوانی برای واکنشهایمان بیشتر از این قسمت استفاده میکنیم و اراده، خودکنترلی و توانایی مهار و مدیریت رفتار، ذهن و گفتار، تصمیمگیری، قضاوت، برنامهریزی و تعیین هدف، تمرکز، شناخت اجتماعی، حافظه کاری، انعطافپذیری، خلاقیت، تفکر استراتژیک و مسئولیتپذیری باعث میشود که رفتارهای خردمندانه و تقوا در این بخش سازمان یابند.
وی افزود: PFC در مغز است که هر چه بهتر تصمیم بگیرد در برابر وسوسهها بهتر و بیشتر مقاومت میکنیم و میتواند انگیزه و هیجانات را به زیر کنترل و تسلط خود درآورد. احساسات، هیجانات و انگیزهها همه در بخش پیشپیشانی تنظیم میشوند. با تربیت و بالا بردن تسلط قشر پیشپیشانی میتوانیم احساسات و هیجانات را مدیریت و از واکنشهای تکانشی جلوگیری کنیم. عملکرد قشر پیپیشانی برای حفظ روابط سالم و قضاوت صحیح و اراده استوار و تصمیمگیری قضاوت درست بسیار مهم است. همین مرکز است که به ما میگوید کاری را انجام دهم یا ندهم و چه چیزی را میخواهم یا نمیخواهم. بنابر این رشد تفکر و تصمیمگیری مهم است و بسیاری از هیجانات در سطح لیمبیک باقی میمانند و به کورتکس مغز نمیرسند. البته نوع هیجانات در سنین مختلف متفاوت است و سازوکارهای تأثیر بر آنها نیز فرق میکند. اگر سواد رسانهای ابزار مواجهه مخاطبان با رسانهها باشد در هر سن و فرهنگی متفاوت خواهد بود.
وی ادامه داد: بچهها سیستم لیمبیک فعالی دارند و رسانه، آموزش و پرورش، خانواده، مدیریت شهروندی و … است که به ما کمک میکند تا به بلوغ هیجانی و توانایی مهار هیجانات نزدیکتر شویم. خلاقیت هدفمند، تابآوری، ترجیح سود جمعی، شوقآفرینی و امید و بازداری از بدیها و زشتی و گسترش زیباییها، مهربانی و عشق پایدار سیستمهایی است که سوار لیمبیک میشود.
بنیهاشمی گفت: در این میان فقط آموزههای اخلاقی و نصیحت و دستور دادن مشکل را حل نمیکند. باید گام به گام ضمن تنظیم درجه آزادی در لحظات خاص هر سن، شیوه مواجهه و بهرهبرداری از رسانهها را متوازن و کودکان را تربیت کرد و به سوی فرماندهی پیشپیشانی هدایت کرد. از این رو ما به خانوادههای آگاه، متخصصان صادق، معلمان باسواد و دلسوز و مسئولان شایسته و اهل عمل نیاز داریم.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: چگونه از کودکان در شبکههای اجتماعی محافظت کنیم؟ چطور اعتیاد فرزندمان به موبایل و تبلت را کنترل کنیم؟منبع: عصر ایران
کلیدواژه: کودکان فضای مجازی دیجیتال عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی وسایل دیجیتال سواد رسانه ای فضای مجازی صفحه نمایش مدل فرهنگی رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۶۶۳۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دومینوی آسیب
علاقه به استفاده از لوازمآرایش توسط کودکان بهویژه دختران زیر ۷ سال از جمله نگرانیهای بسیاری از خانوادههاست و مشکل اصلی زمانی پیش میآید که والدین نمیدانند در مقابل این خواسته و کنجکاوی فرزندشان چه پاسخی بدهند و چطور با او و خواستهاش برخورد کنند.
به گزارش ایسنا،روزنامه خراسان در گزارشی با این عنوان به ویدئوهای پربازدید آموزش میکاپ برای دختران زیر ۱۰ سال در شبکههایاجتماعی و آسیبهای آن برای کودکان از دیدگاه یک کارشناسارشد مشاوره توانبخشی پرداخته و نوشته است: امروزه جوامع بشری تغییراتاجتماعی و رشد فرهنگ مصرفی فزایندهای را تجربه میکنند که بخشی از آن به زیباسازی چهره و بدن افراد برمیگردد. در این حوزه آرایش صورت در بین دختران جوان عمومیت و رواج زیادی یافته است بهویژه که سن آرایش پایینتر آمده و گاهی شاهد کودکان کم سنوسالی هستیم که در مجالس و مهمانیها نه تنها چهره خود را آرایش میکنند بلکه آموزش آن را در اختیار کاربران زیادی در فضای مجازی قرار میدهند.
علاقه به استفاده از لوازمآرایش توسط کودکان بهویژه دختران زیر ۷ سال از جمله نگرانیهای بسیاری از خانوادههاست و مشکل اصلی زمانی پیش میآید که والدین نمیدانند در مقابل این خواسته و کنجکاوی فرزندشان چه پاسخی بدهند و چطور با او و خواستهاش برخورد کنند. در ادامه، نکاتی در همین باره مطرح خواهد شد.
اصلیترین علل علاقه دختربچهها به آرایش
ابتدا باید علت علاقه کودک به این امر را جویا شویم. شاید بخش اعظمی از توجه کودکان به لوازم آرایشی ناشی از کنجکاوی آنها برای کشف محیط پیرامونشان باشد. همچنین کودکان در انتهای سالهای ۵ و ۶ سالگی نسبت به تفاوتهای جنسیتی خود با افراد بالغ حساستر شده و کنجکاویهای جنسی آنها در حال شکلگیری است. بنابراین در صورت دیدن منظره آرایش کردن اطرافیان خود به این مسئله حساس شده و کنجکاوی و علاقه بیشتری را نشان میدهند. شایان ذکر است که این توجه مختص کودکانه دختر نبوده بلکه پسران هم نسبت به این امر کنجکاوی و علاقه نشان میدهند اما بسیاری از متخصصان منع کودک را از این امر اشتباه میدانند و معتقدند ممانعت در برابر خواستهها و علائق در دوران کودکی منجر به افزایش فزاینده آن در دوره نوجوانی و بزرگ سالی خواهد شد. تقلید از بزرگ ترها، حس کنجکاوی، تشویق کودک به آرایشکردن از علل مهم علاقه کودک به آراستن چهره خود است.
اهمیت فراوان اولین واکنش والدین
این که اولین بار چگونه با این علاقه کودک برخورد شود بسیار مهم است، بنابراین اولین برخوردهای والدین نباید ایجاد تنش کند و او را نسبت به این امر کنجکاوتر کند. به جای هیجانی کردن فضا و ایجاد تنش و کشمکش، بدون تندرویهای بیمورد باید از لجبازیها و کنجکاویهای کودک بکاهیم و از عوارض آرایشکردن کودک پیشگیری کنیم.
پیامدهای تلخ آرایشکردن کودکان
از مهمترین پیامدهای آرایش کردن کودکان میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱- آرایش کودک بهتدریج عزتنفس و اعتمادبهنفس او را کاهش میدهد چراکه پس از مدتی که به آرایشکردن عادت کند، نسبت به چهره واقعی خود احساس خوبی نخواهد داشت و بدون آرایش در محیط بیرون حاضر نخواهد شد.
۲- مواد آرایشی به دلیل وجود مواد شیمیایی ممکن است تاثیراتی در بیش فعالی کودکان بگذارد.
۳- آرایش کردن میتواند منجربه خود بزرگبینی و غرور کاذب کودک شود.
۴-کودک وقتی را که میبایست صرف بازی کند به آرایش کردن میپردازد.
۵- ذهن کودک درگیر مقایسه خود با بزرگ سالان میشود و از گروه هم سال فاصله میگیرد و باعث تنها ماندن وی میشود.
۶- موجب تمایل به تغییرات چهره و عمل زیبایی در بزرگ سالی خواهد شد.
۷-آرایش کردن منجر به داشتن الگویی نامناسب در ذهن کودک خواهد بود.
۸- پوست کودکان لطیف و حساس بوده؛ بنابراین لوازم آرایش ممکن است عوارض جانبی زیادی را برای آنها ایجاد کند.
راهکارهای پیشگیری از ترغیب دختربچهها به آرایش
۱- تا حد امکان در مقابل کودکان آرایش نکنید و تا سن معینی آنها را به آرایشگاههای بزرگسالان نبرید.
۲- لوازم آرایش خود را از دسترس کودکان دور نگه دارید.
۳- کودک را با خود به مراکز خرید لوازم آرایش نبرید چراکه تماشای رنگهای متنوع در مراکز فروش جذابیت لوازمآرایشی را برای کودک افزایش میدهد.
۴- در حضور کودک در مورد چهرهآرایی و آرایش کردن کمتر صحبت کنید و از تماشای فیلمهایی با تصاویری در این مورد خودداری کنید.
۵- در صورت مشاهده استفاده از لوازم آرایش توسط کودک یا درخواست او برای این کار به هیچ عنوان واکنش شدید از خود نشان ندهید، زیرا این کار ممکن است کنجکاوی و لجبازی یا علاقه او را تشدید کند.
۶- با توجه به سن کودک به او بفهمانیم که آرایش کردن مناسب او نبوده و ممکن است به سلامت او آسیب برساند.
۷- به او بگویید که این کار مختص بزرگسالان است و دنیای زیبای کودکی را برای وی جذابتر کنید.
۸- اگر نتوانستید با ملایمت او را منصرف کنید به او اجازه دهید یک بار آن هم در مقادیر کم این کار را انجام دهد ولی حتماً از وسایلی استفاده کند که بیخطر بوده و از حداقل مواد شیمیایی تشکیل شده باشد.
۹- از چهره آرایش کرده او ابراز خوشحالی و رضایت نکنید و باعث نشوید که به این نتیجه برسد که من زشتم و مادر و پدر وقتی آرایش دارم بیشتر مرا دوست دارند و من زیباتر به نظر میرسم.
انتهای پیام